Showing posts with label Dialogue. Show all posts
Showing posts with label Dialogue. Show all posts

دیر

- نرسیده؟
- هنوز نشناختیش؟
- دیگه آخرین باره...  به ولای علی اگه...
- اگه این بار تموم بشه چی؟
- فقط بیاد، برام مهم نیست.
- می‌گم تموم بشه، تموم! آخرین با...
- معلومه چه مرگته؟ هنوز نرسیده، بعد تو...
- خوب اگه ببینیش که دیگه تموم نشده!
- فقط می‌خوام یکی بخوابونم زیر گوشش.
- خودت دلت نمی‌خواد تموم بشه؟


- نمی‌دونم.
- من می‌دونم؛ دیگه هیچ وقت نمی‌بینیش.

- هیچ وقت؟ یعنی امروز نه؟
- هیچ وقت. فردا هم نه.
- یعنی تا کی؟
- نمی‌دونم.
- تا بهار؟
- اردیبهشت... شاید اردیبهشتِ دیگه.

منتظرته.


الان کجــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاست؟


 
- یادشه؟
- خیلی بعیده.
- پس دونه‌های سیب منو برا چی می‌خواست؟
- هه! هنوز به این چیزها فکر می‌کنی؟
- الان یادم افتاد.
- پس اون هم یه روز یادش می‌افته.
- یه روز که دیگه خیلی دیر شده.
- مگه برات مهمه؟
- نه.
- پس چرا باید دیر بشه؟
- برای اون مهمه.
- خودش می‌دونه؟


- این‌جا رو پیش‌بینی کرده بودم.

  حتی یادآوریِ پیش‌بینی‌ام رو هم پیش‌بینی کرده بودم.

  حتی این ارجاع به خود رو هم پیش‌بینی کرده بودم.


- ولی فکر می‌کردی به این‌جا برسی؟

- مگه قرار بوده به این‌جا برسی؟

  قراربود تا این‌جا بیای؟

  قرار بود؟

 

بله، باید تا حالا تموم می‌شد. ولی نشد.



.


- فک می‌کنی خودم نمی‌دونم؟
- اصلاً برام مهم نیس تو چی می‌دونی.
- لعنت بهت! من بودم که قضیه رو بهت گفتم. کی غیر از من...
- خودم می‌فهمیدم.
- به جز من کیو داری اصلاً ؟
- دست از سرم بردار.


- ببین من فقط می‌خوام بگم می‌فهمم چی می‌گی.
- تو هیچی نمی‌دونی.
- هه! اگه بهت نمی‌گفتم، تو هم هیچ وقت نمی‌فهمیدی.
- نمی‌تونستی تا ابد مخفی‌اش کنی.
- چی؟
- بالاخره خودم می‌فهمیدم.
- چی داری ...
- دیر یا زود.
- منظورت چیه؟
- همون که شنیدی.
- مگه تو هم دیدی اش؟
- (لبخند مضحکی روی صورت‌اش ظاهر می‌شود) من اونقدر هم که فک می‌کنی احمق نیستم.
- کی بهت گفت؟
- به! مگه خودت نمی‌دونی؟
- بله.  من می‌دونم.

- صبر کن! چی کار داری می‌کنی؟ وایسا! گه ...
- (از جیبش یک موز خمیده بیرون می‌آورد و رو به جواد می‌گیرد) بنگ!


ارتباطــــــــــــــــــــــــِــــــــــــــــــــــــعصبی












خیلی وقت بود منتظر بودم با هم حرف بزنیم.

"می‌تونیم یه کم صحبت کنیم؟"
"..."
"گفنم می‌شه باهات صحبت کنم؟" 
"چیه؟"
"می‌خوام یه سوال ازت بپرسم."
"خب؟"
"خواستم بدونم دلیل خاصی داره که...  یعنی... شاید فقط واسه من یه کم غیر قابل فهمه... "
"بپرس سوالتو."
"چرا دهنتو نمی‌بندی و خفه خون نمی‌گیری؟"


فک کن ممکنه هنوز منتظر باشه.