پایان.






دیر

- نرسیده؟
- هنوز نشناختیش؟
- دیگه آخرین باره...  به ولای علی اگه...
- اگه این بار تموم بشه چی؟
- فقط بیاد، برام مهم نیست.
- می‌گم تموم بشه، تموم! آخرین با...
- معلومه چه مرگته؟ هنوز نرسیده، بعد تو...
- خوب اگه ببینیش که دیگه تموم نشده!
- فقط می‌خوام یکی بخوابونم زیر گوشش.
- خودت دلت نمی‌خواد تموم بشه؟


- نمی‌دونم.
- من می‌دونم؛ دیگه هیچ وقت نمی‌بینیش.

- هیچ وقت؟ یعنی امروز نه؟
- هیچ وقت. فردا هم نه.
- یعنی تا کی؟
- نمی‌دونم.
- تا بهار؟
- اردیبهشت... شاید اردیبهشتِ دیگه.

منتظرته.


الان کجــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاست؟


 
- یادشه؟
- خیلی بعیده.
- پس دونه‌های سیب منو برا چی می‌خواست؟
- هه! هنوز به این چیزها فکر می‌کنی؟
- الان یادم افتاد.
- پس اون هم یه روز یادش می‌افته.
- یه روز که دیگه خیلی دیر شده.
- مگه برات مهمه؟
- نه.
- پس چرا باید دیر بشه؟
- برای اون مهمه.
- خودش می‌دونه؟